نیکانیکا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

نیکا نگین زندگی ما

اتفاقهای مهم از قول خودم (نیکا)

1390/2/20 7:30
نویسنده : مامان
280 بازدید
اشتراک گذاری

در نهمین روز سال نافم افتاد !نگران

روز دهم با مامان رفتم خونه مامان سیمین و بازدید آقاجون و مامان سیمین رو پس دادم و به دایی و خاله

 سلام کردم و آنها تصمیم گرفتن فردا را به افتخار من ولیمه بزرگی بدهند و من با تعداد زیادی از فامیل

هایم دیدار کردممژهخیلی ذوق می کردم وقتی می دیدم عمه توران ، عمه راحله ،خاله طیبه و همه با

چه عشقی منو بغل می کنن ! کاش می تونستم ازشون تشکر کنم و منم علاقه ام رو نشون بدم !

بعد از دو هفته یادگرفتم چطور می شود این کله گنده را کنترل کرداوه

روز پانزدهم در این دنیا دکترم را ویزیت کردممشغول تلفن

در روز شانزدهم برای اولین بار به خانه آن یکی مادر و پدر بزرگم رفتم و ٦٠$ عیدی گرفتم !تشویق

روز ١٧ مادر بزرگم برای دیدن عمو به استرالیا رفتبای بای

دیشب خونه آقاجونم بودم

امروز چهل روزم تمام شد نهار سه تایی رفتیم کباب خوردیم عصر هم مهمون داشتیم که آخریش مامان

ایمه و بابا بزرگم بودند و کلی هم برا شون خندیدمقهقهه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

اگه گفتی من کیم؟
17 اردیبهشت 90 15:59
سمال علکم.
حوفین.منمومن.
این جمله بالایی مال نیکا بود.
باریک چه مامان هنرمندی؟
حالا اگه گفتی کی هستم؟


houra
17 اردیبهشت 90 23:08
ba in k nadidam tahala nikaro!ama ye he3 kheili khoobe daram behesh!!!!nika bayad az mamanesh koli ziyad mamnoon bashe k in karo vasash kardan!!!


آرمین
2 خرداد 90 14:06
موفق باشی خوشحال میشم به ما هم سر بزنید
houra
9 خرداد 90 16:36
maloome dige
in lahne azadas!!!!khaleye nikas!!!!