نیکانیکا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

نیکا نگین زندگی ما

خاطرات تصویری

  جشن نوروز توسط مهد کودک نیکاجون               عکاسی پایان سال در مهد آینده                  تقویم نیکایی !!         سال تحویل و شب تولد نیکا         عید دیدنی خونه مامان بزرگ نیکا         نیکا و هفت سین ساختمون!         عید دیدنی خونه عمه مامان              ...
5 فروردين 1393

نیکا در مهد آینده ..

نیکای عزیزم تقریبا 15 روز هست که به مهد کودک میره .5روز اول که من هم پیشش بودم  تا با محیط بیشتر آشنا بشه وعادت کنه .نیکا مهد کودک رو در کنار خاله نیکوی عزیز و بچه های هم سن خودش دوست داره .هرچند هنوز موقع جداشدن ازمن کمی نق میزنه ولی بودن در اونجا در کنار هم سن و سالانش ویادگیری مهارت هایی مثل نقاشی با آبرنگ و رنگ انگشتی ، شعر ، آشنایی با مفاهیم ریاضی و الفبا در قالب کتاب کار و بازی های گروهی مسایلی هست که باید در مهد یاد بگیره.راستی دخترم تو این مدت صحبت کردنش واضح تر شده و بیشتر اظهار نظر میکنه قربونش برم من ،عسل مامانشه....        ...
27 بهمن 1392

نیکا و دندونپزشکی !

به نام خدا دیروز یعنی روز پنجم بهمن نزدیک ظهر بود که نیکا با گریه از اتاقش اومد بیرون گفت : مامان دندونم شکست ! فهمیدم  وقتی داشت با بطری بازی میکرد .بطری رو تو دهنش گذاشته و  به یکی از دندوناش که 6 ماه پیش عصب کشی کرده بود فشار آورده و نصف دندونش شکسته و کمی هم خون اومده بود .(طفلی بچم ...) خلاصه همون روز با نیکا رفتیم مطب دکتر کرمانی. بعد از یک ساعت انتظار رفتیم داخل.(نیکا که همش به بهانه استیکر راضی شده بود دندونشو دکتر ببینه ،همش منتظر جایزه بود.منم گفتم اول دندونتو خانم دکتر ببینه بعد جایزه استیکر میده ..) دکتر بعد معاینه گفت دفعه بعد کار انجام میدم که من خواهش کردم چون نصف دندون مونده امروز روکش کنید که ...
7 بهمن 1392

نیکا در دو سال و 9 ماهگی

به نام خدا    سلام به همه ی دوستان و خوانندگان وبلاگ نیکا نگین زندگی ما که به من و نیکای عزیزم با گذاشتن   نظراتشون لظف دارند . واقعا به خاطر وقفه ی چند ماهه من یعنی مامان نیکا رو ببخشید .    مشخصات ظاهری نیکای کوچولوی ما تا اینجا : قد:94                  وزن: 14 کیلو     موهای عسلی چشمهای آبی روشن مشخصات رفتاری:  نیکا جان از دوسال و سه ماهگی  دسشویی اش رو گفت . شب ها رو تخت خودش میخوابه . همچنان رو پنجه راه میره ! صبح که از خواب بلند میشه میگه : دلام (سلام)مامان ! دب  (صبح )بخیر ! من دایی  (چایی)میخوا...
23 دی 1392