نیکانیکا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

نیکا نگین زندگی ما

محرم آمد و...

      سلام ما به محرم، به شور و حال و عیانش سلام ما به حسین و به اشک سینه زنانش . .   ایام شهادت و سوگواری سرور و سالار شهیدان تسلیت باد التماس دعا     ...
19 آذر 1390

تا هشت و نیم ماهگی..!

یادمه چهارشنبه نهم آذر بود که کنارت نشسته بودم و melody gym رو که پایه دار است محکم گرفتم تا وقتی باهاش بازی می کنی تکون نخوره ، یکهو دیدم کف یک پاتو گذاشتی روی زمین و بعد پای دیگت رو گذاشتی اسباب بازی تو گرفتی و ایستادی !!! من که باورم نمی شد از خوشحالی شروع کردم به دست  زدن و بعد گریه ام گرفته بود ! و تو با تعجب به من نگاه می کردی عزیزم .واقعا خیلی هیجان انگیز  بود..البته وقتی اولین بار سینه خیز یا  چهاردست وپا رفتی هم خوشحال شدم ولی واقعا این یه چیز دیگه بود! در هشت ماه وپنج روزگیت دومین دندون هم جوونه زد و مارو بازهم خوشحال کرد! حالا که ماشالله هشت ماه ونیمت شده ،خیلی شیطون تر شدی ،در کابینت ها رو ب...
16 آذر 1390

اولین دندون نیکا

دخترم دیروز خونه مامان بزرگ بودیم .و داشتیم دورهمی الویه می خوردیم بعد مامان بزرگ گفت به نیکا آب بدیم شاید تشنه باشه منم گفتم باشه. همین که لیوان رو گذاشتم رو لبت  ، صدای تق تق اومد. مامان بزرگ گفت صدرا دست بزن ببین شاید  دندون باشه که به لیوان خورده صدا داده، من هم دستمو روی لثه پایینت مالیدم که یکدفه یه تیزی به نوک انگشتم خورد. مامانی اولین دندونت در هشت ماهگی نوک زد نمیدونی چه قدر خوشحال شدیم ! من که از خوشحالی می خواستم گریه کنم ولی جلوی خودم رو گرفتم ! اولین دندون قشنگت مبارک باشه عزیز دلم !!    ...
4 آذر 1390

هشت ماهگی نیکای من!

  هشت ماهگی فرشته ی ما مبارک!         اول اینکه حالا کاملا می شینی و بازی می کنی ، وقتی اسباب بازیهاتو رو قایم می کنم دنبالش می گردی تا پیدا کنی از حالت نشسته به حالت دراز کش می شی و روی زمین سینه خیز میره تا به هدفت برسی !   کنار دیوار می ایستی و کلی خودت ذوق می کنی!  البته می تونی دستاتو جایی بگیره و خودت وایسی! تازگی ها هم که یاد گرفتی وقتی خوشحال می شی و یا آهنگ می ذارم دس دسی می کنی و دل مارو میبری شیطون بلا ! خیلی خوشم میاد که یه پارچه می ندازی رو سرت و دستاتو بالا نگه می داری و میگی : ایم ایم ! یعنی که منو پیدا کنید و وقتی من میگم نیکا کو؟! نیکا کج...
3 آذر 1390

شیرین کاریهای نیکا!!!

    کارهای من در ٦ و ٧ ماهگی : ازاول ماه هفتم  یاد گرفتم بنشینم البته مواظبم نیفتم وگاهی که میفتم خوشم می یاد چون بعدش شروع به غلت زدن می کنم اما گاهی حواسم هست ودستم رو کنارم روی زمین می ذارم تا نیفتم!   مامان منو یه موقعهایی روی تشک روی زمین می خوابونه که در این حالت سرجام میخوابم ولی  وقتی بیدارمیشم میبینم زیر میز هستم !   موقع شیر خوردن کنار مامان می خوابم، لباسش روسفت می گیرم ودو تا پامو میذارم بالا روی کمرش! موقع بازی با صدای دد، ب ب، م م با اسباب بازی هام حرف می زنم . دوست دارم هرچی که دستم میاد تو دهنم کن...
30 مهر 1390